معرفی دستبافتهها بختیاری
معرفی دستبافتهها بختیاری
از بافته های فرش خرسک میتوان به بافته های فرش بختیاری اشاره نمود.بافته های بختیاری گذشته از کیفیت کاربردی، بخاطر اصالت و سادگی رنگ ها، نقش و نگاره هایی که از یک طرف ظاهری عینی و طبیعت گرا و از طرف دیگر رمز گونه و سمبلیک هستند همواره مورد اقبال صاحب نظران و هنر شناسان واقع گردیده اند.
خانه فرش دستباف ایران – جهان فرش : با زبان تصویر اندیشهٔ هنرمندان و آفرینندگان خود را با بنیانی محکم و مبتنی بر اصول زیباشناسانه هنر به نمایش گذاشتهاند.
ما برآنیم تا در چند مقاله به معرفی دستبافتهها بپردازیم. و هر بار بافتهای را بازشناسی و یکی از نقوش نمادین آنکه منشاء تاریخی دارد و اغلب در بقیه بافتهها نیز وجود دارد را در کنکاشی کوتاه اما چند جانبه بر اساس مستندات تجزیه و تحلیل و وضعیت کنونی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
عموماً بافتههای بختیاری شامل: قالی، قالیچه، خرسک، گلیم، هورژین، حورج، جاجیم، توبره، وریش، چوقا و… نزد صاحب نظران شناخته شدهاند.
طرح خرسک به اصطلاح جزو فرشهای درشت باف. کم تراکم با نقشههای روستایی باف هستند و از لحاظ قیمت ارزانتر.
خرسک(KHRSAK) که در بعضی از طایفههای ایل بختیاری به سومک (SomaK) نیز موسوم است. در بازار تجارت فرش و صنایع دستی لفظ بافتهٔ مشابه، یعنی گبه (GABE) ایلات فارس را به خود گرفته است.
بر اساس اولین لفظ مصطلح و شناخته شده در بازار جهانی در صنعت هنر فرش، خرسکهای بختیاری را نیز با نام عمومی گبه و در تقسیم بندی نوع، با نام خرسک یا گبههای بختیاری میشناسند.
اما آنچه وجه تمایز آن با گبه فارس است غلبه طرحها هندسی و نقشهای ساده مختصر بعضی از نقوش میباشد. ((در این مقاله هرجا نام گبه آمده مطابق منابع و ماخذ لفظ مشترک بین خرسک و گبه است. و هرجا از خرسک نام برده شد. منحصراً شامل گبههای بختیاری است
خرسک و گبه از اقسام فرش دستباف گره بافته و نوع هنری خاص و جزء قالی و قالیچه محسوب میگردد. بافتی همچون قالی دارد و پشم در پشم بافته میشود.
وجه تمایز آن با قالی استفاده از زمینهای تقریباً یکدست، رنگهای زلال در آن نسبت به رنگهای غلیظ غالب بوده و ترکیب ساختار اصلی آن قرینه بودن عمودی و افقی طرحهای هندسی مثلث و لوزی و خطوط شکسته میباشد. کارگاه (داریا تمدار) آن همانند قالی و گلیم و بصورت افقی است.
خرسک یا گبه سرگذشت شنیدنی دارد که خالی از فراز و نشیب نیست. ظاهر این است که این دستبافته درشتناک بخاطر پرزهای پشمین وبلندش در نزد بختیاریها، نامی با مسمی بخود گرفت یعنی خرس کوچک. که در آن ردیفهای بافته شده (رگ– رج) چند گانه پود از ۳ تا ۸ رگ روی هم میخوابد و از نرمی و درخشندگی خاص برخور دار است.
این دستبافته بنا بر گفته افراد مسن که مقرون به واقعیت مینماید. بطور عمده در ایام گذشتهٔ دور، هم زیر انداز (فرش) و بعضاً در زمستانهای سرد به عنوان رو انداز و گرمابخش نیز استفاده میشد. و همانند خرسکهای امروزی ریشهها را در سر وته رها نمیکردند تا مزاحم صورت شود.
و از نمونه دو رویه خرسک که هر دو رویه دارای یک نقش و رنگ باشد نیز ذکر کردهاند که نمونهای از آن در دسترس نیست و منسوخ گردیده است. مامفورد نویسنده کتاب فرشهای مشرق زمین در همین باره میگوید: ‹‹ اینها چیزی جز لحافهای ضخیم نیست که برای پوشش و روانداز بافتهاند ولی تنوع بازار فرش آنها را به فرش گستردنی مبدل ساخته است. ›› و محققان از آنها به نام گبه پتویی یاد میکنند.
از متون تاریخی چنین بر میآید که روزگاری گبه را بخت آن بوده که اسباب بزرگی و تجمل باشد و اولین باری که از آن یاد شده به روزگار شاه طهماسب در پذیرایی همایون پادشاه گورکانی اشاره شده است.
و از آن پس شوکت جاودانه خرسک یا گبه فقط در محیط ایل و در خدمت به آن و منحصر به خانواده عشایر میگردد…. و پس از چندی از چشم میافتد و از یاد میرود..
این نوع بافته در اواخر قرن نوزدهم میلادی در امریکا شانی بالا پیدا کرده و شیفتگانی پر و پا قرص مانند ‹‹مامفورد›› که ویژگیها و اسلوب آن را مورد مطالعه قرار داده است – پیدا میکند… وبعد از دورهای سکوت در اواخر دهه ششم قرن حاضر خرسک و گبه با نام عمومی گبه دوباره زنده میشود.
واین زمانی است که فردی کوشا و هنر دوست سویسی بنام ‹‹ ژرژ بورنه›› بدون انگیزه تجارتی و بصرف جاذبه هنری، آرام و بیسر و صدا به جمع آوری انواع خرسکهای بختیاری و گبههای فارس میپردازد. و با همکاری دکتر اسکندر امان الهی و پرویزتناولی کتابی در این خصوص عرضه میکند.
در این زمان یکباره عدهای از مجموعه داران و فرششناسان متوجه اهمیت و ارزش هنری گبه میشوند. طرح و نقش به نهایت بکر و بدیع و شبه مدرن و رنگ آمیزی و استفاده بیپروا و خیره کننده از رنگها، این بافته (وحشی خو) و تجریدی افسون تازهای را در کالبد هنر و دنیای فرش دمید.
و نمایشگاهها و کتابهایی از تصاویر آن در معرض دید عموم جهانیان قرار گرفت. تا جایی که گبهشناسی خود رشتهای مستقل و مهم از فرششناسی محسوب شده و به زعم تنگی محدوده جغرافیایی تولید آن (کوههای جنوب غربی زاگرس- ایلات لربختیاری، لر ممسنی، لر کهگیلویه و ترک قشقایی) از گلیمشناسی هم سبقت جسته است.
معرفی دستبافتهها بختیاری
منبع : کتاب قالی ایران